از آغازِ کار مروّجی خود در سازمان ترويج کشاورزی ايران، يعنی از سال 1335، به روشنی دريافتم که کارِ مروّجی، در واقع، همان کارِ معلّمی با ويژگیهايی است که نظام آموزش ترويجی را از نظام آموزش رسمی دگرسان میسازد. و از اين رو، سالها تجربه ميدانی همراه با کنکاش در دانشافزايی از منابع علمی و عملی در عرصههای بومی و ملی و بينالمللی، سرانجام اين آمادگی را فراهم کرد تا به تبيين فلسفه وجودی و ارکان و اصول و راهبُردها و روشهاي نظام ترويج به عنوان يک مکتب آموزشی بپردازم و آن را معرفی کنم.
همزمان، اين واقعيت دريافته شد که اين نظام ـ که علیالاصول برای توسعه کشاورزی بنيانگذاری شده و در زمينههای مربوط ريشه دوانده است، مستعد کاربَری و کاربُرد در زمينه-هايی ديگر چون: توسعه منابع طبيعی، حفاظت از محيط زيست، توسعه تشکّلهای تعاونی، توسعه مديريت روستايی، توسعه ابنيه روستايی، توسعه کشاورزی اُرگانيک، توانمندسازی گروههای ويژه، توسعه صنايع تبديلی، مهارت آموزیهاي ويژه به زنان روستايی، پرورش جوانان به عنوان کشاورزان آينده، توسعه صنايع دستی و روستايی، آموزش برای آمادهسازی تودههای جمعيتی در جريان مقابله با بلايای طبيعی، توانمندسازی تودههای جمعيتی برای بازيافت از ضايعات و نظير آن است.
بر اين مبناست که در اين کتاب چهارچوب مکتب آموزشی ترويج برای کاربَری و کاربُرد در برخی از اين زمينهها در نظرگرفته شده و به عنوان يک جُستار مطرح شده است. و بدينسبب، همانگونه که از مطالعه متن جُستارها برمیآيد، پيداست که چهارچوب مکتب آموزشی ترويج مشتمل بر ارکان و اصول و اهداف و راهبُردها و روشهای آموزشی برای هر يک از زمينههای مستعد کاربَری و کاربُرد تکرار شده است و چارهای هم جز اين تکرارها نبوده است؛ بلکه قابليت کاربَری وکاربُرد اين مکتب در هر يک از زمينههای مورد نظر به مرحله بررسی و بحث و آزمون عملی گذارده شود و برآيند آنها هويدا گردد.
قدرشناسی و سپاسگزاری
اين کتاب تقديم به مديران و استادان و راهنمايانی میشود که طی افزون بر نيم قرن مديريت و آموزش در ارگانهای اجرايی و نهادهای دانشگاهی، همواره برای نگارنده سرمشق خدمتگزاری خالصانه به جامعه کشاورزی و روستايی در ايران و جهان بودهاند و عملاً به همکاران و شاگردان خود نشان دادهاند که پيوسته و پايدار میبايد اين چنين باشند.
و از اين تبارند بزرگوارانی چون: مهندس عباسعلی مرادی (رئيس اداره ترويج کشاورزی مناطق مرکزی در سال 1337)، شادروان پروفسور دکتر گُردون وارد (استاد علوم ترويج در دانشگاه آمريکايی بيروت در سال 1338)، دکتر عبدالعلی خداداد (رئيس سازمان اسکان عشاير فارس در سال 1339)، شادروان مهندس حسين ميرحيدر (مديرکل سازمان ترويج کشاورزی در سال 1344)، پروفسور دکتر محمد فوزی الحج (استاد علوم ترويج در دانشگاه آمريکايی بيروت در سال 1349)، شادروان دکتر علی اقبالی (رئيس مدرسه عالی کشاورزی همدان در سال 1351 و رئيس مؤسسه آموزش عالی آبادانی و توسعه روستايی در سال 1391)، دکتر امير هوشنگ برهان (معاون تحقيقاتی وزارت کشاورزی و رئيس سازمان تحقيقات کشاورزی و منابع طبيعی در سال 1358) و پروفسور دکتر فيليپ ماسون (استاد علوم اقتصاد توسعه روستايی در دانشگاه ملی پلیتکنيک تولوز در سال 1357).
و در روزگارانی که پشتيبانی و همکاری و هماهنگی در گسترش نشر علمی و دانشگاهی حکم «آبحيات» دارد، از معاونت محترم پژوهشی و فناوری دانشگاه شهيد بهشتی و به ويژه از کارکنان کوشا و پيگير و صميمی و دلسوز مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه، از صميم قلب قدردانی و تشکر مینمايم. همچنانکه ضمن قدرشناسی و تشکر، همکاریهای صميمانه دکتر عباس سعيدی و دکتر عباس نوروزی را نيز هرگز فراموش نخواهم کرد.
و در پايان، گفتنی استکه حسن توجه و علاقهمندی وافر دکترحسين کرمانيان، رياست پارک علمی و تحقيقاتی دانشگاه شهيد بهشتی (پرديس1) مشوّق آغاز و انجام اين مهم بود و اين بزرگواری نيز شايسته والاترين سپاسهاست.
اسماعيل شهبازی
ارديبهشت 1392